نمای رومی و کلاسیک
نمای خارجی ساختمان در بحث دکوراسیون منزل از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد، نمای رومی که به نمای کلاسیک هم شناخته می شود به دلیل داشتن شاخصه های زیبایی متعدد، افراد زیادی را به خود جذب می کند. نمای رومی به خاطر معماری تقریباً پیچیده و استفاده از سنگ های مختلف تراورتن به گونه ای در تصور عموم، مخصوص ساختمان طبقه مرفه جامعه نقش یافته لذا طراحی به سبک نمای رومی مورد استقبال ویژه ای قرار گرفته است.
از منظر جامعه شناسان ساختمانهای با نمای رومی به عنوان پاسخی به نیاز جامعه در سندروم کاخ نشینی و تجمل گرایی ایجاد شده است که در تضاد با سبک معماری اسلامی می باشد.
هر اثری که معمار می آفریند، نه تنها بر صاحب اثر بلکه بر تفکرات و دید سایر افراد در جامعه تاثیر می گذارد. این اثر می تواند مثبت و یا منفی باشد به همین جهت است که معمار عنصری کلیدی است و آموزش او و نحوه تفکرش در خلق آثار معماری و شهری دارای اهمیت فراوان است و می تواند الگویی تاثیرگذار برای جامعه و حتی دیگر کشورها باشد. به طور مثال خیابان بی نظیر چهارباغدر اصفهان که محصول دوران شکوهمند صفویان است، الگویی تاثیرگذار برای طراحی و ساخت خیابان معروف شانزه لیزه در پاریس شد. همین طور الگوی چهارباغ در معماری ایرانی در فضاسازی و شهرسازی دیگر کشورها مورد استفاده قرار گرفت و بسیاری از موارد دیگر که حاصل ذوق و سلیقه معماران در گذشته بود بدون امکانات و توانایی اجرایی که اکنون موجود است و خلاقیت و هنر در راستای بستر و فرهنگ ایرانی که حال، موجود نیست.
معمار می تواند نیازهای شهر و مخاطبین را مرتفع نماید و به طریقی درست پوشش دهد اما امروزه با مشاهده ساختمان ها در سطح شهر و خیابان ها، چنین چیزی دیده نمی شود و عاقبت معماری شهری با معیار قرار دادن سود جویی بیشتر، ساخت و ساز حداکثری، انهدام حیاط ها و عرصه ها، به خودنمایی بناهای قوطی شکل و برج های کوتاه و بلند و ساختمان های نامناسب فضای شهری رسیده است.
یکی از این موارد ناهماهنگ در بستر شهری، ظهور ساختمان های با نام رومی و کلاسیک است که حتی به اشتباه هم نامگذاری شده اند چرا که برداشتی کاملا ظاهری و بدون هیچ مبنای اصولی از معماری نئوکلاسیک دارند و صرفا نتیجه تفکر چند معمار در شهر تهران و سپس شهرستان هاست و خواستگاه آن مد، سوداگری و کالا شدن معماری بدون توجه به معماری بومی است.
از این روست که بسیاری معتقدند که نمای رومی، محصول خود ایرانی هاست چرا که قطعا خود رومی ها به نمای رومی می گویند نمای ایرانی!! به این دلیل که هرگز در کشورهای توسعه یافته در بافت های مسکونی پرتراکم از چنین نمایی با تناسبات کلاسیک و رومی استفاده نمی شود چرا که انتظار دیگری از یک نمای مسکونی دارند.
امروزه، این نماهای ساختمانی برای ساکنینش و مالک و هر بیننده ای از بیرون، حسی از ابهت، تجمل و مرفه بودن را القا می کند وبه دلیل استفاده از سنگ در نمای خود و ایجاد حس لاکچری بودن، طرفداران بسیاری پیدا کرده است. همچنین با نورپردازی های وسیع در بافت متراکم، ساختمان را هم چون تکه ای جواهر، درخشان و نورانی می کنند. بدون این که به همجواری ها و ساختمان های اطراف خود توجه کنند. چنین نورپردازی ها و قرار دادن پروژکتورهای نامناسب، موجب مزاحمت و اذیت و آزار همسایگان در زمان استراحت شبانگاهی می شود و به هیچ وجه مناسب نماهای مسکونی در بافت متراکم نیست.
دلایل رواج نمای کلاسیک
۱٫ ریشه های فرهنگی و تجمل گرایی
با توجه به تمایل مردم و پیمانکاران برای داشتن و ساختن نمای کلاسیک و پرهزینه سنگی با جزئیات زیاد، می توان دریافت که سبک زندگی مردم تغییر یافته و قشر متمول و مرفه جامعه گرایش زیادی به جلوه خود و متمایز کردن خود از سایر افراد جامعه پیدا کرده اند.
هر چه تزئینات و جزئیات نما، طراحی خارجی ساختمان پرزرق و برق تر باشد، نشان گر تمایل مردم به تجمل گرایی است به طوری که این روند در طراحی داخلی ساختمان هم اثر گذاشته و هم اکنون شاهد سقف های گنبدی و نقاشی های دوره نئوکلاسیک در طراحی داخلی ساختمان هم هستیم.
جامعه شناسان امروزه معتقدند که مردم به نوعی دچار سندروم کاخ نشینی شده اند و نمای کلاسیک و جزئیات و تزئینات داخلی بنا، پاسخی به نیاز آن هاست.
۲٫ احساس مرفه بودن
ساختمان های کلاسیک یا رومی با هزینه های بسیار زیاد نسبت به انواع دیگر نما در شهرهای مختلف از جمله تهران اجرا و ساخته شد که موجب فروش آن ها با بیشترین قیمت هم شد. در این میان، افراد ثروتمند جهت به رخ کشیدن دارایی هایشان به ساخت نمای کلاسیک یا خرید آن روی آوردند و این روند و سبک در مناطق بالای شهر تهران به سرعت رشد کرد و سپس به شهرستان ها راه یافت.
در واقع شناخت ذائقه بازار و سودجویی عده ای در چنین ساخت و سازهایی و کالا کردن این سبک ابداعی معماری و همینطور نبودن نمایی با سبک خاص به عنوان حریفی در مقابل نمای کلاسیک موجب رواج این نوع نما شد.
۳٫ در دسترس بودن مصالح ساخت
یکی از دلایل دیگر گسترش نمای کلاسیک، در دسترس بودن مصالح آن است. در ایران وجود معادن سنگ بسیار و متعدد، از جمله سنگ تراورتن و انواع دیگر سنگ موجب تمایل مردم به خریداری و مصرف آن شده است و نمود آن در نمای کلاسیک یا رومی ست.
۴٫ شاخص سازی ساختمان
نمای کلاسیک با توجه به تناسبات و جزئیات سنگی زیاد، به خودی خود در میان بافت متراکم مسکونی، شاخص است و پاسخ مناسبی برای متفاوت کردن ساختمان نسبت به دیگر بنا هاست و برای هر مخاطب و ناظری یک نمای جذاب محسوب می شود که باز هم دلیلی برای گسترش آن است.
تفاوت نمای رومی با کلاسیک
در ایران تا اواخر قرن ۱۹ ارتباط خانه ها با نمای بیرون خود ، از طریق حیاط مرکزی صورت گرفته و توجه بیشتر به نمای داخلی ساختمان بوده است . بعد از قرن ۲۰ با سفر ناصر الدین شاه به فرنگ تصمیم گرفته شد که ایران از نماهای اروپایی الگو برداری کنند که قدم اول این تغییرات هم با ساختن خانه ها در حاشیه های خیابان ها صورت گرفت . خانواده های ثروت مند ساختمان های خود را با نمای غربی و برخی از آنها کوشک خود را به صورت چهار نما پشت دیوارهای بلند می ساختند که نتیجه این عملکرد تغییرات در نمای ساختمان های ایرانی باعث شد خانه های درون گرا ایرانی کم کم به بیرون گرا تبدیل شوند با اینکه با فرهنگ درونگرایی ایرانیان تضاد زیادی داشت در سال ۴۰ و ۵۰ خانه ها با اینکه حریم خصوصی زندگی خود را با پرده های ضخیم و کرکره های پنهان میکردند ولی در آن سال با شفاف شدن نمای جنوبی خود به اوج خودش رسید که با ارتباط بیشتر ایرانیان با اروپاییان با وارد شدن فرهنگ انها در نمای ساختمان خیلی تاثیر گذار بود که یکی از این نمونه دیکته شده از فرهنگ غرب نمای کلاسیک و امروزه به نام طراحی نمای رومی بوده است .
نمای کلاسیک
در فرهنگ غرب و انتخاب فرم هایی که به صورت چهار گوش در ساختمان به وجود آمد باعث به وجود آمدن جهت در ساختمان ها بوده است که یک جهت از نمای آن از نظر جبه ای با اهمیت تر قرار گرفته شد که محل دسترس جبه ساختمان بوده است در اروپا به جبهه اصلی ، فاساد معروف شد اوج طراحی نما زمانی صورت گرفت که ساختمانی با طبقه همکف آن در مغازه قرار داشت و صاحب مغازه برای رسم خودنمایی و گرفتن مشتری به بهبود و تجملات بنا می پرداخت با اینکه در آن زمان ظاهر سازی هنوز در ابتدای راه بود و مکان هایی که خود نمایی نسبی قرار داشتند تنها کلیساها بودند که مکانی به عنوان مکان خانه خدا قرار داشت در زمان رنسانس که زیبایی و تزیینات به اوج خودش رسید که بعدها یک معضل محسوب شد که با آمدن مشتری های پولدار و تجار و بانک داران و صنعت گران ، تجملات به اوج خودش رسید که در زمان باروک نظام اشرافی که معماری های داخلی و طراحی نمای ساختمان ، معرف شخصیت واقعیت مالک ساختمان محسوب می شد که این تزیینات نشان گر جعل واقعیت ساختمان بودند .