9154040340 (98)+
info@dekonice.com
خراسان رضوی- مشهد
با ما در ارتباط باشید
مد در صنعت سنگ

مد در صنعت سنگ

مد در صنعت سنگ

ابتدا به سراغ مقدمه ای از جایگاه و خواستگاه مد در صنعت سنگ می رویم.
پس از جنگ جهانی دوم تغییرات بسیاری در نیاز های اساسی و اولیه تا ثانویه انسان ایجاد گردید. تا جاییکه اساس کلمه مد از این تاریخ به بعد رایج شد.

نظریه پرداز اجتماعی، جرج زیمل،  معتقد است که؛ مد همان تغییر متمرکز جنبه های فرهنگی زندگی است و از یک تنش اساسی در وضعیت اجتماعی انسان ناشی می شود. از طرفی هر انسان دوست دارد از دیگران تقلید کند و از طرف دیگر مایل است که متفاوت از دیگران باشد. در نتیجه آن انسان در عین تقلید از همسایه اش می کوشد با او متفاوت باشد.

استفاده از مد در تمام طبقات اجتماعی رایج است. هرچه استفاده کنندگان از یک مد رایج بیشتر شود آن مد زودتر به فراموشی سپرده خواهد شد.

مد می تواند برای هر یک از گروه های اجتماعی تعریف شود و در همان طبقه به صورت رسم و فرهنگ دربیاید و از یک طبقه اجتماعی بع طبقه اجتماعی دیگری سرایت کند. در بسیاری از موارد افراد در طبقات معمولی تر جامعه جهت این تسری، دست در آن مد برده و ساختار آن را عوض می نمایند تا در همان طبقه قابل استفاده باشد. گرجه استفاده از مد به این شکل و تغییر ساختار آن همیشه ممکن نیست. مثلا چنانچه خوردن خاویار در یک وعده صبحانه مد شود هرگز قابل تعمیم به طبقات دیگر جامعه نخواهد بود و در همان طبقه دارای تمکن مالی خواهد ماند.

مد خلاقیت و ذهن انسان ها را محدود می نماید خصوصا اگر این مد حاصل واردات از کشور دیگری نیز باشد.

مد شدن یک کالا در صنعت ساختمان

مد شدن یک کالا در صنعت ساختمان بدین مفهوم است که استفاده از آن کالا به طور ملموسی در اکثریت یک منطقه یا مناطقی رواج یافته است.برای مثال استفاده از نمای کلاسیک سنگی، که به طور فراگیری در چهار سال گذشته در مناطق شمالی تهران مورد استفاده قرار گرفته است و این نوع نماها با مدتی تاخیر با ایجاد تغییراتی در جهت ارزان شدگی آن در مناطق دیگر تهران هم مورد استفاده گسترده واقع شده است.

مثال دیگری نیز در مناطق متوسط است که از میزان ابزار سنگی و یا دقت و هزینه طراحی و دقت در اجرا و کیفیت ابزار آن کاسته اند و سنگ مورد استفاده هم در مواردی از حالت شمش خارج شده است و به قوطی های تو خالی تبدیل شده است، ولی سبک رایج مرتبا در حال گسترش بوده است.

استفاده از یک کالا و یا یک سبک آن هم به طور فراگیر مخصوصا در بین گروه های با سابقه در صنعت ساختمان مستلزم به همراه داشتن منفعت و بازگشت مالی برای مصرف کننده آن است.
از آنجا که صنعت ساختمان از نگاه سازندگان یک کار اقتصادی محسوب می شود، استفاده از هر کالا یا سبکی چنانچه در قالب ایجاد منفعت برای مصرف کننده تعریف نشود، گسترش نخواهد یافت. ممکن است این منفعت یک احساس رضایتمندی که ریشه در حس مالکیت یا خاص بودن و متفاوت بودن و یا نشان دادن اقتدار باشد،تعریف شود.

مد در دهه اخیر در صنعت سنگ های ساختمانی

مثلا از دهه ۶۰ سنگ مورد استفاده در ساختمان اغلب سنگ های چینی به صورت ۲۰ طولی بود.

متعاقبا از سال ۷۷ استفاده فراگیر از انواع سنگ های گرانیت موجی جدید به راه انداخت. از اوایل دهه ۸۰  استفاده از سنگهای تراورتن در نما و بدنه داخلی به شدت گسترش یافت.

همزمان بطور تقریبی در سال ۸۳ تولید و عرضه سنگ های چرمی و آنتیک را در سطح گسترده شاهد بودیم.

اتفاق جدیدی در حدود سال۸۴ افتاد و آن استفاده از سبک خاصی از معماری با کمک سنگ تراورتن بود.در این سالها استفاده از سنگ های حجاری شده و به اصطلاح ابزار رونق فراوانی یافت و نماهای کلاسیک سنگی رایج شد.

در چند سال اخیر با پیشرفت تکنولوژی و افزایش کارخانه های قادر به تولید سنگ ها با ابعاد بزرگ، سنگ های مرمریت به ابعاد ۶۰*۶۰ و ۸۰*۸۰ و بعد از آن با ابعاد اسلب و بسیار بزرگتر رایج شده است.

در دوره زمانی، پایان دهه ۸۰ سنگ هایی پر نقش و نگار و خاص و اصطلاحا با نقوش طبیعی آرام آرام سهمی در بازار سنگ های ساختمانی برای خود دست و پا کرد.

حتی در اوج استفاده از سنگ های تراورتن،ترکیب سنگ کرم تراورتن با سنگ های رنگی مکمل هم دارای فراز و نشیب هائی بوده است.زمانی ترکیب رنگ قرمز،بعد قهوه ای و بعد از آن دودی و خاکستری مورد استفاده قرار گرفته است.

تاثیر جریان های مد

هر یک از این جریان ها از نقطه نظر خاصی باعث ایجاد مد جدید در صنعت سنگ بوده اند.

  • در تغییر جنس سنگ(از چینی به گرانیت و از گرانیت به تراورتن)
  • ترکیبهای رنگی متفاوت(قرمز،قهوه ای،دودی،لیموئی)
  • محصولات زیر شاخه(آنتیک و چرمی)
  • سبک های خاص معماری(سبک کلاسیک در نما)
  • تاثیرات تکنولوژی(استفاده از ابعاد مرمریت بزرگ)
  • در نوع نقوش و بافت سنگی(از سنگهای ساده به سنگهای اصطلاحا طبیعی و پر نقش و نگار)

در بوجود آمدن هر یک از جریان های نام برده فرد و یا افرادی نقشی اساسی داشته اند.این جریان های ایجاد شده از نگاه های مختلفی قابلیت تحلیل دارند که قاعدتا نیاز به بررسی و کنکاش زیادی دارد.

نتیجه گیری:

اما سوال این است که چه فرقی می کند چه سنگی مد باشد؟ اگر گرانیت مد بود،گرانیت تولید می کنیم و اگر تراورتن بورس شد، تراورتن. قهوه ای مد بود و مورد علاقه بازار، قهوه ای تولید می کنیم و وقتی هم دودی مد شد روی آن کار می کنیم.

اما پاسخ این است که ممکن است آجر مد شود. چه در یک زمان آجر ۳ سانتی و چه حالا آجر نسوز و یا نمای کامپوزیت در دوره ای و یا سرامیک پر سلانی و چوب در حال حاضر. یا در فضای داخلی اقبال مصرف کنندگان بیش از سنگ به سمت مصالحی همانند پارکت، لمینت و سرامیک برود.

اگر ما در صنعت سنگ نتوانیم به تنوع خواهی و نو طلبی بازار پاسخ مناسب بدهیم اصناف دیگر بیکار نخواهند نشست و ممکن است متریالی مد شود که کاملا استفاده از سنگ را نفی کند.

پس به نظر می رسد مد سازی در صنعت سنگ برای باقی ماندن سنگ و جلب توجه بازار یک ضرورت است نه اتفاقی که اگر بیفتد و اگر نیفتد فرقی نمی کند.
در یک جمله؛ مد سازی در صنعت سنگ ضرورت و نیاز بازار امروز است.

و در آخر سعی دکونایس ارائه به روزترین سنگ ها خدمت شما عزیزان است.

مد خلاقیت و ذهن انسان ها را محدود می نماید خصوصا اگر این مد حاصل واردات از کشور دیگری نیز باشد.

 

دیدگاهتان را بنویسید